تقديم به خان
دلم تنگ شده
دلم براي همه اون روزا تنگ شده.
براي اون رابطه پدرو دختري دوست داشتنيمون..
براي تو.
براي نظم و ترتيب هميشگيت:
- يکي به اين کشوي من دست زده،يه کاغذ اينجا جا بجا بشه من مي فهمم.
براي جدي شدنهات:
- ترس يعني چي ؟خودتو لوس نکن. من به بچه هام ترس ياد ندادم.
براي نصيحتهات:
- گول اين بچه دانشجوها رو نخوري دختر،اينا امروز عاشقن و فردا فارغ..
براي موقعي که ما رو لوس مي کردي:
- فردا پس فردا فکر نکنيد بايد چيزي رو تحمل کنيد،صاف برگرديد پيش خودم.
براي حافظ خوندنها ت:
- در ميخانه ببستندخدايا مپسند که در خانه تزوير و ريا بگشايند
براي کتابها وکتابخونه ات:
- درست کتاب بخون بچه،يه عمر من کتاب خوندم ،هيچ وقت کتابها رو به اين روزي ننداختم که تو ميندازي.
براي بحثهاي سياسيمون:
- بايد راي بدي بابا..
- من توي اين نظام راي نمي دم.
- به کانديداي اونا راي نده ،که بدونن هستي ،ولي قبولشون نداري ..
- پس راي سفيد مي دم، به اين سيد تو راي نمي دم.
براي عشقت به ايران:
- آخ اگه اين عربها حمله نمي کردن
- من امکان نداره ،ياد مصدق و امير کبير بيفتم و گريه ام نگيره..
براي عصباني شدنهات موقع گوش دادن به اخبار:
- اميدوارم باشم و ببينم که يه روزاينها التماس ملت رو مي کنن و از اين دروغهاشون پشيمونن.
براي عشقت به ورزش:
- بيدار شين تنبلا ،بچه هاي مردم همه دارن ورزش مي کنن،شماها تو رختخوابيد.
- شنا ياد گرفتن از خوندن ونوشتن واجب تره.
براي رانندگي ياد دادنت:
- يادت باشه ،رانندگي هر کس نشونه فرهنگ و شخصيتشه.
براي انگليسي ياد دادنهات:
- همزمان با فارسي بايد انگليسي ياد بگيرين،وگرنه بي سواد حساب مي شين.
- از فردا تو خونه فقط انگليسی حرف می زنيم...
براي مچ گرفتنهات:
- من نمي دونم چه جوريه که پنج شنبه بعد از ظهر ها که همه تعطيلن ، تو يکي کلاس داري!-
- فهميدم که نزديک خونه اومدنته،چون تلفن هي زنگ مي خورد و قطع مي شد.
براي وقتهايي که پشت در جلسه امتحان منتظرم مي شدي و تو ماشين خوابت مي برد.
براي روزهايي که با يک آخ گفتنم ،منو رسونده بودي مطب دکتر.
براي کتابهايي که کادو مي دادي وامضا مي کردي:به دخترم..
براي ساعتها سرگرم شدنت با گل وگياهها
براي علاقه عجيبت به فرش
براي سليقه ات تو خريدن لباس
براي دست و دلبازيت
براي استقبال گرمت از مهمون
براي خوش سفر بودنت
براي چهره اي که هميشه مي خنديد،حتي اگه غم دنيا تو دلش بود.
براي ناراحتيهايي که کشيدي و دم نزدي.
براي حرفهايي که تو قلبت نگه داشتي و به هيچ کس نگفتي.
براي آرزوهايي که رسيدن بهشون محال شد.
براي همه روزهاي آفتابي که صداي قهقهه ات تو خونه مي پيچيد..
دلم خيلي تنگ شده...
:: ديگه حال و حوصله ى نوشتن ندارم! چند وقته كه مطالبى كه بنظرم زيبا هستن را بازنويسى ميكنم ... زحمت مىكشم نه؟ اين مطلب از وبلاگ زير بود:
دلم تنگ شده
دلم براي همه اون روزا تنگ شده.
براي اون رابطه پدرو دختري دوست داشتنيمون..
براي تو.
براي نظم و ترتيب هميشگيت:
- يکي به اين کشوي من دست زده،يه کاغذ اينجا جا بجا بشه من مي فهمم.
براي جدي شدنهات:
- ترس يعني چي ؟خودتو لوس نکن. من به بچه هام ترس ياد ندادم.
براي نصيحتهات:
- گول اين بچه دانشجوها رو نخوري دختر،اينا امروز عاشقن و فردا فارغ..
براي موقعي که ما رو لوس مي کردي:
- فردا پس فردا فکر نکنيد بايد چيزي رو تحمل کنيد،صاف برگرديد پيش خودم.
براي حافظ خوندنها ت:
- در ميخانه ببستندخدايا مپسند که در خانه تزوير و ريا بگشايند
براي کتابها وکتابخونه ات:
- درست کتاب بخون بچه،يه عمر من کتاب خوندم ،هيچ وقت کتابها رو به اين روزي ننداختم که تو ميندازي.
براي بحثهاي سياسيمون:
- بايد راي بدي بابا..
- من توي اين نظام راي نمي دم.
- به کانديداي اونا راي نده ،که بدونن هستي ،ولي قبولشون نداري ..
- پس راي سفيد مي دم، به اين سيد تو راي نمي دم.
براي عشقت به ايران:
- آخ اگه اين عربها حمله نمي کردن
- من امکان نداره ،ياد مصدق و امير کبير بيفتم و گريه ام نگيره..
براي عصباني شدنهات موقع گوش دادن به اخبار:
- اميدوارم باشم و ببينم که يه روزاينها التماس ملت رو مي کنن و از اين دروغهاشون پشيمونن.
براي عشقت به ورزش:
- بيدار شين تنبلا ،بچه هاي مردم همه دارن ورزش مي کنن،شماها تو رختخوابيد.
- شنا ياد گرفتن از خوندن ونوشتن واجب تره.
براي رانندگي ياد دادنت:
- يادت باشه ،رانندگي هر کس نشونه فرهنگ و شخصيتشه.
براي انگليسي ياد دادنهات:
- همزمان با فارسي بايد انگليسي ياد بگيرين،وگرنه بي سواد حساب مي شين.
- از فردا تو خونه فقط انگليسی حرف می زنيم...
براي مچ گرفتنهات:
- من نمي دونم چه جوريه که پنج شنبه بعد از ظهر ها که همه تعطيلن ، تو يکي کلاس داري!-
- فهميدم که نزديک خونه اومدنته،چون تلفن هي زنگ مي خورد و قطع مي شد.
براي وقتهايي که پشت در جلسه امتحان منتظرم مي شدي و تو ماشين خوابت مي برد.
براي روزهايي که با يک آخ گفتنم ،منو رسونده بودي مطب دکتر.
براي کتابهايي که کادو مي دادي وامضا مي کردي:به دخترم..
براي ساعتها سرگرم شدنت با گل وگياهها
براي علاقه عجيبت به فرش
براي سليقه ات تو خريدن لباس
براي دست و دلبازيت
براي استقبال گرمت از مهمون
براي خوش سفر بودنت
براي چهره اي که هميشه مي خنديد،حتي اگه غم دنيا تو دلش بود.
براي ناراحتيهايي که کشيدي و دم نزدي.
براي حرفهايي که تو قلبت نگه داشتي و به هيچ کس نگفتي.
براي آرزوهايي که رسيدن بهشون محال شد.
براي همه روزهاي آفتابي که صداي قهقهه ات تو خونه مي پيچيد..
دلم خيلي تنگ شده...
:: ديگه حال و حوصله ى نوشتن ندارم! چند وقته كه مطالبى كه بنظرم زيبا هستن را بازنويسى ميكنم ... زحمت مىكشم نه؟ اين مطلب از وبلاگ زير بود:
